Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-06@22:55:40 GMT

سوره های قرآن/ سوره ص (متن، ترجمه و فایل صوتی)

تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۳۶۴۵۷

سوره های قرآن/ سوره ص (متن، ترجمه و فایل صوتی)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ ﴿۱﴾ صاد سوگند به قرآن پراندرز (۱)

 

بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿۲﴾ آرى آنان كه كفر ورزيدند در سركشى و ستيزه‏ اند (۲)

 

كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ﴿۳﴾ چه بسيار نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه [ما را] به فرياد خواندند و[لى] ديگر مجال گريز نبود (۳)

 

وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۴﴾ و از اينكه هشداردهنده‏ اى از خودشان برايشان آمده درشگفتند و كافران مى گويند اين ساحرى شياد است (۴)

 

أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿۵﴾ آيا خدايان [متعدد] را خداى واحدى قرار داده اين واقعا چيز عجيبى است (۵)

 

وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ﴿۶﴾ و بزرگانشان روان شدند [و گفتند] برويد و بر خدايان خود ايستادگى نماييد كه اين امر قطعا هدف [ما]ست (۶)

 

مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿۷﴾ [از طرفى] اين [مطلب] را در آيين اخير [عيسوى هم] نشنيده‏ ايم اين [ادعا] جز دروغ‏بافى نيست (۷)

 

أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ﴿۸﴾ آيا از ميان ما قرآن بر او نازل شده است [نه] بلكه آنان در باره قرآن من دودلند [نه] بلكه هنوز عذاب [مرا] نچشيده‏ اند (۸)

 

أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ ﴿۹﴾ آيا گنجينه ‏هاى رحمت پروردگار ارجمند بسيار بخشنده تو نزد ايشان است (۹)

 

أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ ﴿۱۰﴾ آيا فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن ايشان است [اگر چنين است] پس [با چنگ زدن] در آن اسباب به بالا روند (۱۰)

 

جُنْدٌ مَا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿۱۱﴾ اين سپاهك دسته ‏هاى دشمن در آنجا [=ب در] در هم شكستنى‏ اند (۱۱)

 

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿۱۲﴾ پيش از ايشان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب [عمارت و] خرگاهها تكذيب كردند (۱۲)

 

وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ ﴿۱۳﴾ و ثمود و قوم لوط و اصحاب ايكه [نيز به تكذيب پرداختند] آنها دسته ‏هاى مخالف بودند (۱۳)

 

إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿۱۴﴾ هيچ كدام نبودند كه پيامبران [ما] را تكذيب نكنند پس عقوبت [من بر آنان] سزاوار آمد (۱۴)

 

وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿۱۵﴾ و اينان جز يك فرياد را انتظار نمى ‏ب رند كه هيچ [مجال] سر خاراندنى در آن نيست (۱۵)

 

وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۱۶﴾ و گفتند پروردگارا پيش از [رسيدن] روز حساب بهره ما را [از عذاب] به شتاب به ما بده (۱۶)

 

اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾ بر آنچه مى‏ گويند صبر كن و داوود بنده ما را كه داراى امكانات [متعدد] بود به ياد آور آرى او بسيار بازگشت‏ كننده [به سوى خدا] بود (۱۷)

 

إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿۱۸﴾ ما كوهها را با او مسخر ساختيم [كه] شامگاهان و بامدادان خداوند را نيايش میکردند (۱۸)

 

وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿۱۹﴾ و پرندگان را از هر سو [بر او] گرد [آورديم] همگى [به نواى دلنوازش] به سوى او بازگشت‏ كننده [و خدا را ستايشگر] بودند (۱۹)

 

وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿۲۰﴾ و پادشاهيش را استوار كرديم و او را حكمت و كلام فيصله‏ دهنده عطا كرديم (۲۰)

 

وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿۲۱﴾ و آيا خبر دادخواهان چون از نمازخانه [او] بالا رفتند به تو رسيد (۲۱)

 

إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿۲۲﴾ وقتى [به طور ناگهانى] بر داوود درآمدند و او از آنان به هراس افتاد گفتند مترس [ما] دو مدعى [هستيم] كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده پس ميان ما به حق داورى كن و از حق دور مشو و ما را به راه راست راهبر باش (۲۲)

 

إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿۲۳﴾ اين [شخص] برادر من است او را نود و نه ميش و مرا يك ميش است و مى‏ گويد آن را به من بسپار و در سخنورى بر من غالب آمده است (۲۳)

 

قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ﴿۲۴﴾ [داوود] گفت قطعا او در مطالبه ميش تو [اضافه] بر ميش‏هاى خودش بر تو ستم كرده و در حقيقت بسيارى از شريكان به همديگر ستم روا مى دارند به استثناى كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند و اينها بس اندكند و داوود دانست كه ما او را آزمايش كرده‏ ايم پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه كرد (۲۴)

 

فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۲۵﴾ و بر او اين [ماجرا] را بخشوديم و در حقيقت براى او پيش ما تقرب و فرجامى خوش خواهد بود (۲۵)

 

يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾ اى داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى ‏روند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كرده‏ اند عذابى سخت‏ خواهند داشت (۲۶)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿۲۷﴾ و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان اين دو است به باطل نيافريديم اين گمان كسانى است كه كافر شده [و حق‏پوشى كرده]اند پس واى از آتش بر كسانى كه كافر شده‏ اند (۲۷)

 

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿۲۸﴾ يا [مگر] كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته كرده‏ اند چون مفسدان در زمين مى‏ گردانيم يا پرهيزگاران را چون پليدكاران قرار مى‏ دهيم (۲۸)

 

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۲۹﴾ [اين] كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كرده‏ ايم تا در [باره] آيات آن بينديشند و خردمندان پند گيرند (۲۹)

 

وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾ و سليمان را به داوود بخشيديم چه نيكو بنده‏ اى به راستى او توبه‏ كار [و ستايشگر] بود (۳۰)

 

إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ هنگامى كه [طرف] غروب اسبهاى اصيل را بر او عرضه كردند (۳۱)

 

فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ [سليمان] گفت واقعا من دوستى اسبان را بر ياد پروردگارم ترجيح دادم تا [هنگام نماز گذشت و خورشيد] در پس حجاب ظلمت‏ شد (۳۲)

 

رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ [گفت اسبها] را نزد من باز آوريد پس شروع كرد به دست كشيدن بر ساقها و گردن آنها [و سرانجام وقف كردن آنها در راه خدا] (۳۳)

 

وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿۳۴﴾ و قطعا سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى بيفكنديم پس به توبه باز آمد (۳۴)

 

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۳۵﴾ گفت پروردگارا مرا ببخش و ملكى به من ارزانى دار كه هيچ كس را پس از من سزاوار نباشد در حقيقت تويى كه خود بسيار بخشنده‏ اى (۳۵)

 

فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ ﴿۳۶﴾ پس باد را در اختيار او قرار داديم كه هر جا تصميم مى‏ گرفت به فرمان او نرم روان مى ‏شد (۳۶)

 

وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿۳۷﴾ و شيطانها را [از] بنا و غواص (۳۷)

 

وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿۳۸﴾ تا [وحشيان] ديگر را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآورديم] (۳۸)

 

هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۹﴾ [گفتيم] اين بخشش ماست [آن را] بي‏شمار ببخش يا نگاه دار (۳۹)

 

وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۰﴾ و قطعا براى او در پيشگاه ما تقرب و فرجام نيكوست (۴۰)

 

وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿۴۱﴾ و بنده ما ايوب را به ياد آور آنگاه كه پروردگارش را ندا داد كه شيطان مرا به رنج و عذاب مبتلا كرد (۴۱)

 

ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿۴۲﴾ [به او گفتيم] با پاى خود [به زمين] بكوب اينك اين چشمه ‏سارى است‏ سرد و آشاميدنى (۴۲)

 

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۴۳﴾ و [مجددا] كسانش را و نظاير آنها را همراه آنها به او بخشيديم تا رحمتى از جانب ما و عبرتى براى خردمندان باشد (۴۳)

 

وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۴۴﴾ [و به او گفتيم] يك بسته تركه به دستت برگير و با آن بزن و سوگند مشكن ما او را شكيبا يافتيم چه نيكوبنده‏ اى به راستى او توبه‏ كار بود (۴۴)

 

وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ﴿۴۵﴾ و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده ‏ور بودند به يادآور (۴۵)

 

إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿۴۶﴾ ما آنان را با موهبت ويژه‏ اى كه يادآورى آن سراى بود خالص گردانيديم (۴۶)

 

وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۷﴾ و آنان در پيشگاه ما جدا از برگزيدگان نيكانند (۴۷)

 

وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۸﴾ و اسماعيل و يسع و ذوالكفل را به ياد آور [كه] همه از نيكانند (۴۸)

 

هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۹﴾ اين يادكردى است و قطعا براى پرهيزگاران فرجامى نيك است (۴۹)

 

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿۵۰﴾ باغهاى هميشگى در حالى كه درهاى [آنها] برايشان گشوده‏ است (۵۰)

 

مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿۵۱﴾ در آنجا تكيه مى‏ زنند [و] ميوه ‏هاى فراوان و نوشيدنى در آنجا طلب مى كنند (۵۱)

 

وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿۵۲﴾ و نزدشان [دلبران] فروهشته‏ نگاه همسال است (۵۲)

 

هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۵۳﴾ اين است آنچه براى روز حساب به شما وعده داده مى ‏شد (۵۳)

 

إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿۵۴﴾ [مى‏ گويند] در حقيقت اين روزى ماست و آن را پايانى نيست (۵۴)

 

هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿۵۵﴾ اين است [حال بهشتيان] و [اما] براى طغيانگران واقعا بد فرجامى است (۵۵)

 

جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۵۶﴾ به جهنم درمى ‏آيند و چه بد آرامگاهى است (۵۶)

 

هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿۵۷﴾ اين جوشاب و چركاب است بايد آن را بچشند (۵۷)

 

وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿۵۸﴾ و از همين گونه انواع ديگر [عذابها] (۵۸)

 

هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿۵۹﴾ اينها گروهى‏ اند كه با شما به اجبار [در آتش] درمى ‏آيند بدا به حال آنها زيرا آنان داخل آتش مى ‏شوند (۵۹)

 

قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۶۰﴾ [به رؤساى خود] مى‏ گويند بلكه بر خود شما خوش مباد اين [عذاب] را شما خود براى ما از پيش فراهم آورديد و چه بد قرارگاهى است (۶۰)

 

قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿۶۱﴾ مى‏ گويند پروردگارا هر كس اين [عذاب] را از پيش براى ما فراهم آورده عذاب او را در آتش دو چندان كن (۶۱)

 

وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿۶۲﴾ و مى‏ گويند ما را چه شده است كه مردانى را كه ما آنان را از [زمره] اشرار مى ‏شمرديم نمى ‏بينيم (۶۲)

 

أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿۶۳﴾ آيا آنان را [در دنيا] به ريشخند مى‏ گرفتيم يا چشمها[ى ما] بر آنها نمى‏ افتد (۶۳)

 

إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿۶۴﴾ اين مجادله اهل آتش قطعا راست است (۶۴)

 

قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۶۵﴾ بگو من فقط هشداردهنده‏ اى هستم و جز خداى يگانه قهار معبودى ديگر نيست (۶۵)

 

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۶۶﴾ پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است همان شكست‏ ناپذير آمرزنده (۶۶)

 

قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿۶۷﴾ بگو اين خبرى بزرگ است (۶۷)

 

أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿۶۸﴾ [كه] شما از آن روى برمى‏ تابيد (۶۸)

 

مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿۶۹﴾ مرا در باره ملاء اعلى هيچ دانشى نبود آنگاه كه مجادله میکردند (۶۹)

 

إِنْ يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۷۰﴾ به من هيچ [چيز] وحى نمى ‏شود جز اينكه من هشداردهنده‏ اى آشكارم (۷۰)

 

إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ ﴿۷۱﴾ آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت من بشرى را از گل خواهم آفريد (۷۱)

 

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۷۲﴾ پس چون او را [كاملا] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم سجده‏ كنان براى او [به خاك] بيفتيد (۷۲)

 

فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۷۳﴾ پس همه فرشتگان يكسره سجده كردند (۷۳)

 

إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾ مگر ابليس [كه] تكبر نمود و از كافران شد (۷۴)

 

قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿۷۵﴾ فرمود اى ابليس چه چيز تو را مانع شد كه براى چيزى كه به دستان قدرت خويش خلق كردم سجده آورى آيا تكبر نمودى يا از [جمله] برترى‏جويانى (۷۵)

 

قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۷۶﴾ گفت من از او بهترم مرا از آتش آفريده‏ اى و او را از گل آفريده‏ اى (۷۶)

 

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۷۷﴾ فرمود پس از آن [مقام] بيرون شو كه تو رانده‏ اى (۷۷)

 

وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۷۸﴾ و تا روز جزا لعنت من بر تو باد (۷۸)

 

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۷۹﴾ گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى ‏شوند مهلت ده (۷۹)

 

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۸۰﴾ فرمود در حقيقت تو از مهلت‏ يافتگانى (۸۰)

 

إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۸۱﴾ تا روز معين معلوم (۸۱)

 

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۲﴾ [شيطان] گفت پس به عزت تو سوگند كه همگى را جدا از راه به در مى برم (۸۲)

 

إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۸۳﴾ مگر آن بندگان پاكدل تو را (۸۳)

 

قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿۸۴﴾ فرمود حق [از من] است و حق را مى‏ گويم (۸۴)

 

لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۵﴾ هرآينه جهنم را از تو و از هر كس از آنان كه تو را پيروى كند از همگي‏شان خواهم انباشت (۸۵)

 

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ﴿۸۶﴾ بگو مزدى بر اين [رسالت] از شما طلب نمى ‏كنم و من از كسانى نيستم كه چيزى از خود بسازم و به خدا نسبت دهم (۸۶)

 

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾ اين [قرآن] جز پندى براى جهانيان نيست (۸۷)

 

وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿۸۸﴾ و قطعا پس از چندى خبر آن را خواهيد دانست (۸۸)   فایل صوتی سوره ص   کد ویدیو دانلود فیلم اصلی تماشاخانه ببینید | رو در رو شدن زورگیر اتوبان نیایش با دادستان تهران در حضور مالباختگان یکی از آدمکش‌ترین جاده‌های ایران؛ راه مرگبار تا زادگاه علی شریعتی(فیلم) فیلم های دیگر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: سوره های قرآن سوره ص ال أ ر ض ف ی ال أ ق ال وا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۳۶۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فصل‌های درون» اثر جوانگ دزو به‌تازگی با ترجمه بهزاد برکت و هرمز ریاحی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. ترجمه این‌کتاب براساس نسخه چینی به انگلیسی انجام شده که سال ۲۰۰۰ توسط انتشارات امبر لوتوس در سانفرانسیسکو چاپ شده است.

هرمز ریاحی درباره ترجمه این‌کتاب که برگرفته از اندیشه‌های دائو د جینگ متفکر بزرگ چینی است، می‌گوید ترجمه‌های بسیاری از دائود جینگ و فصل‌های درون به انگلیسی وجود داشته اما او ترجمه گیا فو فنگ و تصاویر جین انگلیس را خواسته که ۳۶ سال پیش در کمبریج عرضه شده است. او سال‌ها بعد با همراهی بهزاد برکت این‌نسخه انگلیسی را به فارسی ترجمه کرد. این‌ترجمه سال ۱۳۶۸ منتشر شد که ریاحی می‌گوید کیفیت چاپش باعث افسوس و اندوهش؛ و چاپ دوباره آن، با بهبود کیفیت و همراهی محمدرضا جعفری توسط نشر نو باعث شادی او شده است.

جوانگ دزو، بزرگترین فیلسوف مکتب دائوئیسم است که از ۳۶۹ تا ۲۸۶ پیش از میلاد زیسته است. این‌فلیسوف چینی تفکرات و اندیشه‌ دائو را به گونه‌ای فلسفی تفسیر و تعبیر کرد و این‌کار را در کتاب‌هایی چون «فصل‌های درون»، «فصل‌های برون» و «جنگ فصل‌ها» ارائه کرد. «فصل‌های درون» دربرگیرنده روایت‌هایی از جوانگ دزو در همان‌مسیر تفسیر اندیشه‌های دائو است. این‌روایت‌ها حالتی داستان‌گونه دارند و با تصاویری که گیا فو فنگ و جین انگلیش برایشان انتخاب کرده‌اند، همراه شده‌اند.

جوانگ دزو برای مردم چین، مُعرَف حد اعلای آن چیزی است که در انسان ستایش می‌شود. نسخه چاپ‌شده از این‌کتاب توسط نشر نو، دربرگیرنده مقدمه‌ای هم از هوان چونلیان استاد تای‌چی است که درباره جوانگ دزو می‌گوید: «او درخشان و اسرارآمیز، و عمل‌گرا به معنای فلسفی کلمه، شوخ‌طبع و لذت‌بخش، پیروزشده در آسوده بودن از نیاز به پیروزی، و از همه مهم‌تر آزاد است. او خودِ خودش است، که چون باد و آب در زندگی به گشت درآمد، و از شادمانگی‌های بسیارش بی‌تعلق‌های ملال‌انگیز کیف کرده. جوهر جوانگ دزو همان معنای آزادی فرجامین است. او از عهده برمی‌آید در جهان آشوب‌زده در سلامت کامل زندگی کند؛ از حدِ اعلای انسانیت لذت ببرد، بی‌آنکه از آن فروکشیده شود. انگار او از میان همۀ پرده‌های مصائب بشریت که حقیقت ازلی را پنهان می‌دارند، نگاه می‌کند.»

جین انگلیش در مقدمه‌ای سال ۲۰۰۰ بر کتاب نوشته، می‌گوید «جوانگ دزو، دریامردی که گفته‌هایش طرفه حباب‌های رنگی است. نفس کشیدنِ زیر آب می‌دانی؟ ای داد که جهان را در چند کلمه به چراگاه روانه می‌کند. مهم نیست این جهان چون جویدن جاودان نیست. ایستگاهی که قطار از آن حرکت می‌کند و قطار دیگری از راه می‌رسد.»

«فصل‌های درون» ۷ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «گشت‌ شادمانه»، «هزاران هزار برابر»، «رازِ رویش»، «جهان انسان»، «نشانه‌های فضیلت ناب»، «آموزگار کبیر» و «خاقان فرزانه».

در فرازی از این‌کتاب می‌خوانیم:

زندگی را کران پیداست، دانش را بی‌کرانه سراست.

کران، سر سوی بی‌کران نکند. دانا دلی چنین، بی‌نیازِ

دانایی است. به کار نیک نام مجوی! به زشتکاری از

رسوایی گریز. پاسدار تنی، سرخوشی. ناکرده‌ای نماند.

روزگار به کام تو باد.

این‌کتاب با ۱۶۲ صفحه مصور، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 6097143 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • اندرویدی ها از وجود این فایل مخرب بی خبر هستند
  • ارسال فایل ۱۰۳ هزار تن گندم خریداری شده به بانک کشاورزی ایلام
  • هشدار مایکروسافت به اندرویدی‌ها
  • خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد
  • مصحف شریف « قرآن مبارک » چه ویژگی‌هایی دارد؟
  • اندرویدی‌ها از وجود این فایل مخرب بی‌خبر هستند
  • تهدید وزیر جنگ رژیم صهیونیستی براى حمله قريب الوقوع به رفح
  • رفتن حسن یزدانی به مجارستان اشتباه است!
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • افشاگری مدیر رسانه اسبق استقلال علیه مدیرعامل جدید! + فایل صوتی